قوله تعالى و إذْ قلْنا للْملائکة و گفتیم فریشتگان را اسْجدوا لآدم سجود کنید آدم را، فسجدوا سجود کردند فریشتگان إلا إبْلیس مگر ابلیس «ابى» سر وازد و اسْتکْبر و برترى جست و کان من الْکافرین و در علم خدا خود از کافران بود.
و قلْنا یا آدم و گفتیم اى آدم اسْکنْ أنْت و زوْجک الْجنة با جفت خویش در بهشت بنشین، و کلا منْها و میخورید از آن رغدا فراخ و بناز و خوش و آسان، حیْث شئْتما هر جا که خواهید، و لا تقْربا هذه الشجرة و نزدیک این یک درخت مگردید، فتکونا من الظالمین که اگر از آن بخورید از ستمکاران باشید بر خویش.
فأزلهما الشیْطان عنْها پس بیوکند دیو ایشان را هر دو از بهشت و بگردانید از طاعت، فأخْرجهما پس ایشان را بیرون آورد مما کانا فیه از آنچه در آن بودند از شادى و ناز، و قلْنا اهْبطوا و گفتیم فرو روید بعْضکمْ لبعْض عدو یکدیگر را دشمن و بر یکدیگر گماشته و لکمْ فی الْأرْض و شما راست در زمین. مسْتقر آرام گاهى، و متاع بر خوردارى جاى، إلى حین هر کس را تا مرک و خلق را تا رستاخیز.
فتلقى آدم فرا گرفت آدم «من ربه» از خداوند خویش کلمات سخنانى، فتاب علیْه توبه داد او را و باز پذیرفت و با خود آورد، إنه هو التواب الرحیم که اوست خداوند توبت پذیر عذر نیوش مهربان.
قلْنا اهْبطوا منْها گفتیم فرو روید همگنان از بهشت، جمیعا همگنان بهم، فإما یأْتینکمْ منی اگر بشما آید از من، هدى، پیغامى و نشانى، فمنْ تبع هدای هر که پى برد بپیغام و نشان من، فلا خوْف علیْهمْ بیمى نیست و ریشان که این کردند، و لا همْ یحْزنون و فردا هیچ اندوهگین نباشند.
و الذین کفروا ایشان که کافر شدند، و کذبوا بآیاتنا و سخنان و نشان ما دروغ شمردند، أولئک أصْحاب النار ایشان آتشیانند و دوزخیان، همْ فیها خالدون ایشان در آنند جاودان.